همه جرایم لزوماً بهطور مستقیم باعث ضرر و زیان دیگران نمیشوند؛ مثلا شاید کسی اقدام به حمل اسپری فلفل کرده باشد که آن وقت مرتکب جرم شده، اما ممکن است هرگز آن را بیرون نیاورده و به کسی آسیب نرسیده باشد.
اما اکثر اوقات وقتی جرمی اتفاق میافتد، شخص یا اشخاصی زیان میبینند. مثلا وقتی از کسی سرقت یا کلاهبرداری میشود، بخشی از اموال خود را از دست میدهد. یا وقتی به کسی افترا میزنند، ممکن است آبرویش به خطر بیافتد. یا در یک نزاع خیابانی، ممکن است به جسم افراد صدمه وارد شود یا جان خود را از دست بدهند.
آیا قانون راهی برای جبران این خسارتها پیشبینی کرده است؟ پاسخ مثبت است، اما جزئیات زیادی دارد. مثلا هر خسارتی قابل جبران نیست. از میان آنچه قابل جبران است، گاهی فقط مسیر حقوقی وجود دارد و گاهی مسیر کیفری هم باز است. در مسیر حقوقی معمولاً باید دادخواست بدهید؛ اما در مسیر کیفری این ضرورت همیشگی نیست.
در این یادداشت، تلاش میکنم به زبان ساده، بعضی از کلیات و نکات مهم برای مطالبه ضرر و زیان را توضیح دهم؛ این توضیحات شما را از کمکهای تخصصی بینیاز نمیکنند، اما مساله را شفافتر میکنند تا درک بهتری از کلیات موضوع داشته باشید و با آگاهی بیشتری برای مطالبه ضرر و زیان برنامهریزی کنید.

دعوای مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم باید در محاکم حقوقی طرح شود یا کیفری؟
یک اصل کلی وجود دارد که هرکس به ناحق به دیگری خسارت بزند، باید آن را جبران کند. این خسارت ممکن است ناشی از یک رفتار مجرمانه باشد یا نباشد.
اگر خسارت ارتباطی با جرم ندارد، مسیر روشن است؛ باید به دادگاه حقوقی یا صلح مراجعه کنید. فرض کنید گوشیتان را برای تعمیر سپردهاید و تعمیرکار با بیدقتی خرابی بیشتری ایجاد کرده است. در اینجا جرمی رخ نداده؛ بنابراین شکایت کیفری بیمعناست و تنها راه، اقدام حقوقی است.
اما اگر خسارت ناشی از جرم باشد، آن وقت دو حالت وجود دارد.
اگر جرم تعقیب نشود (مثلاً شکایت کیفری نکنید یا دادستان مطلع نشود)، باز هم فقط باید از طریق دادگاه حقوقی اقدام کنیم. مثلا فردی موبایلمان را سرقت کرده، اما نمیخواهیم شکایتمان برایش دردسر درست کند. در این حالت چون جنبه کیفری را دنبال نمیکنیم، از همان مسیر حقوقی باید اقدام کنیم.اما اگر شخص بابت رفتار مجرمانه که باعث خسارت شده تحت تعقیب در مراجع کیفری قرار بگیرد، ما به عنوان زیاندیده حق انتخاب داریم. میتوانیم جبران ضرر و زیان را از همان دادگاه کیفری که به جرم رسیدگی میکند بخواهیم، یا دعوای خسارت را به صورت مستقل در دادگاه حقوقی یا صلح مطرح کنیم.
چه نوع ضرر و زیانهایی را میتوانیم مطالبه کنیم؟
یک عبارت بین وکلا رایج است که میگویند: «نمیتوان تمام ضرر و زیانها را جبران کرد.»
این یک واقعیت قانونی است. قانون برای قابل مطالبه بودن برخی خسارتها، شروط و محدودیتهایی تعیین کرده است.
یک طبقهبندی رایج (که شاید کاملاً دقیق نباشد اما به فهم موضوع کمک میکند) خسارات ناشی از جرم را به سه گروه تقسیم میکند:
۱- خسارات جانی
خسارات جانی تمام ضرر و زیانهابب است که به جسم وارد میشود مثل این که دست کسی بشکند، یا جراحتی روی پایش به وجود بیاید، یا با چاقو به قتل برسد.
این نوع خسارات تا حدی به طور خودکار و بدون نیاز به درخواست جداگانه، با قصاص یا دیه یا ارش جبران میشوند. وقتی دادگاه درباره جرمی که منجر به آسیب جانی شده رسیدگی میکند، خودش حکم به پرداخت دیه یا ارش هم صادر میکند.
اما اگر خسارت واقعی بیشتر از مبلغ دیه باشد چه؟ فرض کنید دیه تعیین شده ۴۰ میلیون تومان است، اما زیاندیده ۱۰۰ میلیون تومان هزینه درمان داشته است. در این مورد اختلاف نظر وجود دارد.
بعضی دادگاهها معتقدند باقیمانده را هم میتوان به عنوان خسارت مادی مطالبه کرد. اما بعضی میگویند خیر؛ چون دیه همان چیزی است که شرعاً برای جبران زیان تعیین شده و نمیتوان بیشتر از آن دریافت کرد.
۲- خسارات مادی
خسارات مادی یعنی ضرر و زیانهایی که میتوان برایشان ارزش مالی تعیین کرد. این خسارات به دو دسته تقسیم میشوند.
دسته اول، خساراتی است که مستقیماً بر خود اموال وارد میشود؛ مثل خانه یا خودرویی که آسیب دیده، پولهایی که سرقت شده، یا هزینههایی که برای طرح دعوا در دادگاه پرداختهاید. ماشینی که در تصادف خراب شده، ملکی که تخریب شده، هزینههای درمان، هزینههای دادرسی، حقالوکاله وکیل، حقالزحمه کارشناس، و خسارت تأخیر تأدیه همگی در این دسته قرار میگیرند.
این موارد اصولاً قابل مطالبهاند، اما نه به طور نامحدود.
فرض کنید شخص برای درمان دست آسیبدیدهاش پیش بهترین دکتر شهر رفته یا از یک وکیل بسیار گران کمک گرفته؛ این هزینهها تنها در حد متعارفشان قابل وصول هستند.
دسته دوم، منافع از دست رفته است. مثلاً چون خانه شخص آسیب دیده، نتوانسته آن را اجاره بدهد؛ یا چون پایش شکسته، نتوانسته سر کار برود و دستمزد کمتری گرفته است. مطالبه این نوع خسارت دو شرط دارد.
شرط اول این که کسب آن نفع باید قطعی و مسلم بوده باشد. درآمد روزانه یک راننده تاکسی که به دلیل تصادف از کار بازمانده، قابل مطالبه است؛ چون میتوان با اطمینان گفت اگر جرم رخ نمیداد، او آن درآمد را کسب میکرد. اما اگر کسی بگوید «قصد داشتم با پولی که از من کلاهبرداری شد یک کامیون بخرم و درآمدزایی کنم»، این منفعت صرفاً احتمالی است و قابل مطالبه نیست.
شرط دوم این است که جرم مستوجب پرداخت دیه یا تعزیر منصوص شرعی نباشد. قانونگذار فرض کرده دیه و مجازاتهای منصوص شرعی، این نوع خسارات را نیز پوشش میدهند؛ بنابراین اگر کسی پای دیگری را بشکند و او نتواند مدتی کار کند، دستمزد از دست رفته قابل مطالبه نیست. همین منطق برای جرایم تعزیری که حکم شرعی صریح دارند نیز صدق میکند؛ چون قانونگذار این مجازاتها را جامع تلقی کرده است.
۳- خسارات معنوی
آسیب به روان، یا آسیب به آبرو و حیثیت که ارزش مالی آنها را نمیتوان تعیین کرد و جنبه معنویشان پررنگتر است. مثلاً در اثر افترا، اعتبار شخصی لکهدار شده باشد، یا به دلیل اخاذی فرد به اضطراب مبتلا شده باشد.
این خسارات هم قابل مطالبه هستند، اما به همان شرط که ناشی از جرایمی که مجرم به دیه محکوم میشود یا جرایم تعزیری که حکم آنها را از منابع شرعی گرفتهاند نباشد.
دادگاه برای جبران خسارت معنوی میتواند مبلغی پول تعیین کند یا به روشهای دیگری مثل الزام فرد به عذرخواهی یا انتشار حکم در روزنامه حکم دهد.
آیا برای مطالبه ضرر و زیان حتماً باید دادخواست بدهیم؟
قاعده کلی این است که بله، اگر میخواهید خسارت را از طریق دادگاه کیفری مطالبه کنید، باید دادخواست بدهید و هزینه آن را بپردازید.
اما استثناهای مهمی وجود دارد:
اول: آسیبهای جانی. اگر کسی مجروح یا کشته شده، دیه یا ارش خودکار محاسبه میشود و نیازی به دادخواست نیست. حتی اگر پرونده در دادسرا مختومه شود ولی باید نسبت به دیه تعیین تکلیف شود، پرونده به دادگاه ارسال میشود.
دوم: برخی جرایم که قاضی بدون نیاز به دادخواست جداگانه، مجرم را به رد مال یا بازگرداندن شرایط به وضعیت قبل از جرم محکوم میکند. مثلاً در کلاهبرداری، دادگاه بدون نیاز به دادخواست حکم به رد مال میدهد. یا در مزاحمت از حق، حکم به برگرداندن وضعیت به حالت قبل صادر میشود. البته اگر ضرر و زیان بیشتر از این باشد، میتوانید بقیه را با دادخواست مطالبه کنید.
سوم: در مرحله بازپرسی، اگر مال موضوع جرم کشف شده باشد، بازپرس مکلف است بنا به تقاضای صاحب مال دستور رد آن را صادر کند—به شرط آنکه نگهداری مال برای رسیدگی لازم نباشد، مال مدعی دیگری نداشته باشد و از اموالی مثل مشروب یا مواد مخدر نباشد که باید ضبط یا معدوم شود.
چهارم: بازپرس یا دادگاه باید در پایان کار درباره اموال مکشوفه تعیین تکلیف کنند؛ چه آنها را به صاحبشان برگردانند، چه ضبط کنند یا معدوم کنند.
پنجم: اگر در اجرای ماموریت نیروهای مسلح، اشخاص بیگناهی مقتول، مجروح یا متضرر شوند و قرار منع تعقیب صادر شود، بدون نیاز به دادخواست و فقط با تقاضا، پرونده برای تعیین تکلیف درباره دیه و خسارت به دادگاه ارسال میشود.
موارد دیگری هم وجود دارد که در همه این حالتها نیازی به دادخواست نیست. برای تشخیص این موارد، ترجیحاً از کمک تخصصی استفاده کنید.
مهلت تقدیم دادخواست تا چه زمانی است؟
این موضوع بستگی به این دارد که میخواهید دعوا را در کجا مطرح کنید.
اگر میخواهید به دادگاه حقوقی مراجعه کنید، مهلت خاصی وجود ندارد. البته باید مراقب باشید؛ شاید اثبات ادعایتان در دادگاه حقوقی مستلزم این باشد که جرم ابتدا در دادگاه کیفری با رای قطعی ثابت شود. از یک شخص مطلع مشورت بگیرید تا در چنین وضعیتی، زودتر از موعد دادخواست ندهید و بیخود هزینه دادرسی نپردازید.
اگر میخواهید دادخواست را در دادگاه کیفری مطرح کنید، مهلت تا قبل از خاتمه دادرسی در مرحله بدوی است. برای احتیاط دادخواست را قبل از جلسه رسیدگی ثبت کنید؛ چون تشخیص زمان دقیق خاتمه دادرسی دشوار است، اما قطعاً میدانیم رسیدگی تا پایان جلسه اول خاتمه نیافته است. ضمن اینکه بعد از جلسه اول هم شاید از نظر دادگاه رسیدگی خاتمه نیافته باشد؛ در این شرایط اگر مقدور باشد، خوب است از خود قاضی کسب تکلیف کنید.
همچنین لازم است به دو نکته مهم توجه کنید.
اولا اگر پرونده به صورت شفاهی و بدون کیفرخواست مطرح شود، مهلت تقدیم دادخواست فقط پنج روز از تاریخ طرح پرونده است.
دوم این که دادخواست باید به دادگاه تقدیم شود، نه دادسرا. خیلیها این اشتباه را میکنند و دادخواست را به دادسرا میدهند. دادسرا نه تکلیفی برای دریافت دادخواست دارد و نه صلاحیت رسیدگی به آن را. البته شما میتوانید تصویر مدارک ضرر و زیان را به دادسرا بدهید تا به پرونده پیوست شود، یا تقاضای تأمین خواسته را به دادسرا بدهید؛ اما خود دادخواست باید به دادگاه برود.
اگر متهم تبرئه شود، تکلیف دعوای ضرر و زیان چه میشود؟
این اتفاق گاهی میافتد. شما از کسی شکایت میکنید و دادخواست ضرر و زیان هم میدهید، اما دادگاه در نهایت میگوید او بیگناه است یا جرم ثابت نشده.
قانون میگوید حتی اگر دادگاه کیفری فرد را تبرئه کند یا پرونده کیفری به هر دلیلی بسته شود، اگر شما دادخواست ضرر و زیان داده باشید، دادگاه باید به آن رسیدگی کند. چرا؟ چون گاهی یک عمل ممکن است جرم نباشد اما همچنان باعث ضرر شما شده باشد.
فرض کنید کسی با بیاحتیاطی باعث شده ماشین شما خراب شود. شاید این کار به حدی نباشد که جرم محسوب شود، اما قطعاً باید خسارت شما را بدهد.
بهتر است دادخواست را به دادگاه کیفری بدهیم یا حقوقی؟
پاسخ این سوال کاملاً بستگی به پروندهتان دارد.
دادگاه کیفری چون بررسیها را انجام داده، سریعتر میتواند در مورد ضرر و زیان اظهار نظر کند. در حالی که طرح دعوا در دادگاه حقوقی نیاز به تشکیل جلسه رسیدگی و بررسی دوباره پرونده دارد و شاید باعث شود دیرتر به حقتان برسید.
اما گاهی هم دادگاه کیفری ابتدا به خود جرم رسیدگی میکند و چون رسیدگی به ضرر و زیان نیاز به تحقیقات بیشتری دارد، رای در مورد آن را با تأخیر صادر میکند. ممکن است حجم کار زیاد باعث شود صدور رای بیش از حد انتظار به تأخیر بیافتد. البته در این حالت، اگر واقعاً صدور رای به دلایل قانونی به تأخیر افتاده باشد، میتوانید دادخواست خود را پس بگیرید و از نو در دادگاه حقوقی طرح کنید.
موضوع دیگر این است که شاید متوجه شوید قاضی رسیدگیکننده به دعوای کیفری چندان در مورد مدعیات شما اقناع نشده و اساساً شاید شما را ذیحق نداند. تشخیص این موضوع به ویژه تا قبل از جلسه رسیدگی دشوار است؛ اما اگر این تردید وجود دارد، طرح دادخواست در دادگاه حقوقی این فرصت را میدهد که شاید ادعای قویتری طرح کنید و رای بهتری بگیرید.
تصمیمگیری ساده نیست. اما اگر از دعوایتان تا حد زیادی مطمئن هستید و میدانید ادله خوبی ارائه کردهاید، مخصوصاً اگر مطالبه ضرر و زیان مستلزم این است که ابتدا وقوع جرم در دادگاه کیفری ثابت شود، تقدیم دادخواست به دادگاه کیفری میتواند جبران خسارت را سریعتر کند.
اگر با وجود این توضیحات هنوز سؤال یا ابهامی دارید، یا چنانچه تصور میکنید برای دریافت ضرر و زیان به کمک نیاز دارید، یا اگر شخصی چنین دعوایی طرح کرده اما عقیده دارید که خسارتی به او وارد نشده است و میخواهید از خودتان دفاع کنید، آماده بررسی موضوع و راهکارهای موجود هستم.
شما یادداشت شماره 2 از مجموعه راهنمای تخصصی انواع دعاوی را مطالعه کردهاید. یادداشتهای این مجموعه به ترتیب عبارتند از: