هیچکس نمیتواند ادعا کند هرگز فریب نخورده است. همه ما، در مقاطعی از زندگی، طعم فریب را چشیدهایم. آیا تا به حال برایتان پیش نیامده که لباسی تقلبی را به جای اصل بخرید؟ یا تحت تأثیر تبلیغات فریبنده، در یک دوره آموزشی بیکیفیت ثبتنام کنید؟ اینها تنها مواردی هستند که شاید متوجهشان شده باشید. در بسیاری از موارد، ما فریب میخوریم و هرگز هم نمیفهمیم چه اتفاقی رخ داده است.
فریب خوردن عجیب نیست و نباید آن را نشانه سادهلوحی بدانیم. از یک سو، ذهن ما ظرفیت محدودی دارد و نمیتواند در زمانی کوتاه تمام جوانب یک موضوع را تحلیل کند؛ پس طبیعی است که نکاتی از چشممان پنهان بماند. از سوی دیگر، ذهن ما به طور ذاتی مستعد خطاهایی است که روانشناسان به آن خطاهای شناختی میگویند. همین خطاها، که الگوهای فکری نظاممند اما غیرمنطقی هستند، گاهی ما را آسیبپذیر میکنند و راه را برای فریب خوردن هموار میسازند.
البته با افزایش تجربه و پختگی، آسیبپذیری ما کاهش مییابد. هر بار که با موقعیتی جدید روبهرو میشویم، درسهایی میآموزیم. بسیاری از الگوهای فریب تکراری هستند و ما بهتدریج یاد میگیریم چگونه خطاهای خود را شناسایی و مهار کنیم. با این حال، باید بپذیریم که هرگز بهطور کامل از فریب خوردن مصون نخواهیم بود.
این تجربیات را میتوان به صورت نکات سادهای خلاصه کرد که بر پایه احتیاط بنا شدهاند. این نکات، حتی اگر دلیلشان را ندانیم، بهطور طبیعی احتمال فریب خوردن را کم میکنند یا ضررهایش را کاهش میدهند. بعضی از این اصول ممکن است پیچیده و جزئی باشند یا اما و اگرهای زیادی داشته باشند. اما من میخواهم چند نکته مقدماتی بگویم که به نظرم خوب است همه رعایت کنند، و خودش مقدمهای میشود تا بعداً نکات جزئیتر هم اضافه کنم.

فریب پیشنهادات غیر منطقی را نخورید
تجربه نشان میدهد هرگاه پیشنهادی آنقدر جذاب و طلایی به نظر برسد که با منطق سازگار نباشد، احتمال وجود فریب بسیار زیاد است.
برای مثال، تصور کنید شخصی میگوید: «این خانه بیست میلیارد تومان ارزش دارد، اما صاحبش فردا از ایران میرود. همین حالا دو میلیارد تومان بده و آن را بخر!» چنین پیشنهادی، حس فوریت و ترس از دست دادن فرصت را در شما تحریک میکند تا ارزیابی منطقی را کنار بگذارید. پیامد معمول چنین معاملاتی، ملکی است که هرگز تحویل داده نمیشود یا اصلاً وجود خارجی ندارد. یا فرض کنید فردی ادعا میکند در بازارهای خارجی فعالیت دارد و سود چهار برابری سرمایهگذاری شما را تضمین میکند. این وعده آنقدر غیرعادی است که باید زنگ خطر باشد، نه انگیزه.
بنابراین، این قاعده را همواره به خاطر بسپارید: هرگاه با فرصتی استثنایی روبهرو شدید که برای بهرهبرداری از آن باید مبلغ قابل توجهی بپردازید، تعهدی سنگین بپذیرید، اموال خود را منتقل کنید، وکالت دهید یا اعمالی مشکوک انجام دهید، بدون تردید با فردی آگاه و معتمد مشورت کنید.
البته همیشه هزینه نهایی را از ابتدا به شما اعلام نمیکنند. اغلب اوقات، همه چیز ساده و جذاب به نظر میرسد تا اعتماد شما جلب شود و سپس، در لحظه مناسب، ضربه نهایی را وارد میکنند. اگر با قربانیان شرکتهای هرمی گفتگو کنید، برایتان تعریف میکنند که چگونه ماهها برایشان وقت صرف شده، حتی میز و دفتر کار در اختیارشان قرار گرفته و تازه پس از مدت طولانی متوجه شدهاند که چه هزینه گزافی را در مسیری اشتباه صرف کردهاند.
پس قاعده را محتاطانهتر بیان میکنم: به هیچ فرصت فوقالعادهای بهسادگی اعتماد نکنید. در این موارد، اصل بر بیاعتمادی است. به یاد داشته باشید دوستیهایی که در امتداد چنین پیشنهادهایی شکل میگیرند، ممکن است صرفاً بخشی از نقشه باشند.
هر توافقی را به یک قرارداد مکتوب تبدیل کنید
اثبات محتوای توافقهای شفاهی در آینده، اغلب کاری دشوار و گاهی ناممکن است. حرفها فراموش میشوند، خاطرات تحریف میشوند و نیتها تغییر میکنند. بنابراین، هرگاه توافقی میکنید، آن را مکتوب کنید. این کار هم به حل مؤثرتر اختلافات کمک میکند و هم در مواجهه با فریب، اهرم قدرتمندتری برای پیگیری در اختیارتان قرار میدهد.
من برای خودم این قاعده را دارم: هر توافق بالای بیست میلیون تومان را حتماً به قرارداد مکتوب تبدیل میکنم. شما نیز مبلغی را برای خود تعیین کنید و خود را ملزم کنید هر توافق با ارزش بیشتر از آن را بدون تعارف و خجالت، به شکل مکتوب تنظیم کنید. این حق شماست، نه یک درخواست غیرمعمول.
اگر توافق شما اهمیت بالایی دارد، به همراه طرف مقابل به دفتر اسناد رسمی مراجعه و سند رسمی تنظیم کنید. شاید با این پاسخ مواجه شوید که «چه فرقی میکند؟ چرا هزینه اضافی به دفترخانه بدهیم؟ مگر سند عادی و رسمی تفاوتی دارند؟». پاسخ این پرسش را از من بشنوید: بله، تفاوت دارند. اگر چه یک فرد خبره شاید بتواند با گنجاندن تضمینهای کافی، یک سند عادی را نیز معتبر سازد، اما افراد بسیاری را دیدهام که با وجود داشتن قرارداد مکتوب، به دلیل ضعفهای حقوقی آن، نتوانستهاند حق خود را دریافت کنند.
چنانچه سند را به صورت عادی تنظیم میکنید، توجه داشته باشید که هم شما و هم طرف مقابل باید آن را امضا کرده یا اثر انگشت خود را ثبت کنید. در واقع، سندی که مشخص نباشد چه کسی نسبت به آن متعهد شده است، «اصلاً سند محسوب نمیشود» و ممکن است در فرایند اثبات، هیچ کمکی به شما نکند. اما امضای خالی نیز به تنهایی قابل اعتماد نیست، زیرا شاید امضای واقعی شخص نباشد. توصیه میکنم همیشه یک استامپ همراه خود داشته باشید و علاوه بر امضا، اثر انگشت طرف مقابل را نیز پای سند ثبت کنید. همچنین، بدیهی است که یک نسخه از قرارداد باید نزد شما بماند؛ اطمینان حاصل کنید نسخهای که دریافت میکنید، دارای امضا، اثر انگشت یا مهر واقعی است، نه صرفاً یک کپی ساده از نسخهی امضا شده.
اگر طرف مقابل شما یک شخص حقوقی مانند شرکت است، شاید با نفرات مختلفی گفتوگو کرده باشید. اما نهایتاً این قرارداد باید به امضای نماینده یا نمایندگان شرکت، که مطابق اساسنامه دارای حق امضا هستند، برسد. در این قراردادها کمتر از اثر انگشت نمایندگان استفاده میشود، اما دقت کنید که حتماً امضای شخص و مهر شرکت روی قرارداد ثبت شود.
برای هر چه میدهید، رسید بگیرید
هرگاه به کسی پول، مدرک، سند، یا هر چیز با ارزش و مهم دیگری را میدهید، رسید بگیرید. این رسید باید به روشنی مشخص کند چه چیزی، در چه تاریخی، توسط چه کسی و به چه کسی تحویل داده شده است. برای نمونه، میتوانید روی کاغذ بنویسید: «در تاریخ فلان، مبلغ دو میلیون تومان نقداً توسط اینجانب فلانی بابت فلان موضوع به آقای فلانی پرداخت گردید».
همین اقدام ساده، جلوی بسیاری از مشکلات آینده را میگیرد. برای مثال، شخصی در یکی از کامنتهای ویکیتولید نوشته بود دستگاه گرانقیمتی دارد که دفترچه راهنمای آن نزد تعمیرکاری مانده و او از پس دادنش امتناع میکند. حتی در مورد یک دفترچه راهنما، داشتن رسید کمک میکند که بعداً اهرم فشاری برای بازپسگیری آن داشته باشیم. یا در پروندهای، شخصی مدعی بود خانهای را خریده و مبایعهنامه را به فردی معتمد سپرده است. اما آن فرد حالا ادعا میکند مبایعهنامه سرقت شده و خریدار دیگر سندی برای اثبات مالکیت خود ندارد.
یا در پروندهای، شخصی مدعی بود خانهای را خریده و مبایعهنامه را به فردی معتمد سپرده است. اما آن فرد حالا ادعا میکند مبایعهنامه سرقت شده و خریدار دیگر سندی برای اثبات مالکیت خود ندارد.
در مورد پرداختهای پولی که از طریق سیستم بانکی انجام میشود، چون این تراکنشها قابل استعلام هستند، اثبات آنها دشوار نیست. اما در مورد تحویل داراییهای دیگر که ردپایی از خود به جای نمیگذارند، نداشتن رسید اغلب به معنای نداشتن هرگونه دلیل برای اثبات ادعای شماست.
طرف مقابل را دقیق بشناسید
گاهی فردی میگوید: «فلانی پولم را گرفت و کلاهبرداری کرد». وقتی میپرسیم این «فلانی» کیست تا اقدامی قانونی انجام دهیم، بسیاری حتی نام کامل او را نمیدانند یا با تردید میگویند: «فکر میکنم نامش این بود، اما مطمئن نیستم».
باید بدانید که اصولاً طرح دعوای حقوقی علیه یک شخص ناشناس ممکن نیست. در دعاوی کیفری نیز اگر چه راههایی برای شناسایی متهم وجود دارد، اما این فرایندها همیشه به نتیجه مطلوب نمیرسند. پس این وظیفه شماست که هویت طرف مقابل خود را به دقت احراز کنید. البته اگر از یک فروشگاه معتبر خرید میکنید یا با خودرویی تصادف میکنید، نشانی فروشگاه و شماره پلاک خودرو، کار را سادهتر میکند. اما در شرایطی که هویت فرد بهسادگی قابل تشخیص نیست، این شما هستید که باید آن را مشخص کنید.
اگر با یک شخص حقیقی معامله میکنید، باید نام، نام خانوادگی و کد ملی او را دقیقاً بدانید. به ادعاهای شفاهی اکتفا نکنید. از او بخواهید کارت ملی خود را ارائه دهد و اطلاعات آن را با دقت بررسی کنید. عکس روی کارت را با چهره فرد مطابقت دهید. شاید این نکته بدیهی به نظر برسد، اما بسیاری فراموش میکنند که ممکن است کارت ملی متعلق به شخص دیگری باشد.
اگر با یک شخص حقوقی (مانند شرکت) قرارداد میبندید، باید بدانید که در هر شرکت، فقط افراد مشخصی حق امضا و ایجاد تعهد دارند. این که چه کسی و با چه شرایطی میتواند شرکت را متعهد کند، در اساسنامه آن شرکت و آگهیهای روزنامه رسمی آن قید شده است. برای مثال، ممکن است در اساسنامه آمده باشد که برای تعهدات زیر ده میلیارد تومان امضای مدیرعامل کافی است، اما برای مبالغ بالاتر، امضای مشترک مدیرعامل و یکی از اعضای هیئتمدیره الزامی است. برای اطمینان کامل، خودتان دست به کار شوید. به وبسایت روزنامه رسمی کشور (rrk.ir) بروید و با جستجوی نام یا شناسه ملی شرکت، «آخرین آگهی تغییرات دارندگان حق امضا» را بیابید تا مطمئن شوید فردی که قرارداد را امضا میکند، واقعاً صاحب امضای مجاز است.
همچنین مطمئن شوید شرکتی که نامش در قرارداد ذکر شده، همان شرکتی است که به دفتر آن مراجعه کردهاید. گاهی افراد با مدیران یک شرکت معتبر مذاکره میکنند، اما در لحظه آخر، قراردادی را با یک شرکت کاغذی و بیاعتبار امضا میکنند و در نهایت، دستشان به جایی بند نیست.
مالکیت و اختیارات طرف مقابل را بسنجید
بسیاری از اوقات، افراد چیزی را از کسی میخرند که اصلاً صاحب آن نیست، یا برای انجام کاری با کسی قرارداد میبندند که آن شخص توانایی انجام آن کار را ندارد.
برای مثال، شخصی خانهای را از پسر صاحبملک میخرد یا اجاره میکند، در حالی که آن پسر هیچ وکالتنامهای از پدرش ندارد. در چنین حالتی، اگر پدر با معامله موافق نباشد، قرارداد اصولاً باطل است و خریدار باید برای پس گرفتن پول خود، ماهها در راهروهای دادگاه دوندگی کند.
هنگام توافق، از طرف مقابل بخواهید مدارکی را که مالکیت یا اختیار او را اثبات میکند به شما نشان دهد و حتماً یک نسخه از آن مدارک را برای خود نگه دارید. البته صرف دیدن مدارک کافی نیست، زیرا ممکن است جعلی باشند. پس تلاش کنید از راههای تکمیلی، مانند استعلام از مراجع مربوطه، صحت ادعای او را بسنجید.
این تحقیق قرار نیست کاری پلیسی و پیچیده باشد؛ گاهی یک جستجوی ساده هم میتواند از اعتماد بیجا پیشگیری کند. متاسفانه بسیاری از افراد، هیچ تحقیقی نمیکنند. برای نمونه، مراجعی داشتیم که میگفت به شخصی پول داده تا برای او اقامت روسیه بگیرد، اما حالا آن شخص جواب تلفنش را نمیدهد. با یک جستجوی ساده در گوگل دیدیم که چندین مالباخته دیگر از سالها قبل در وبلاگها و شبکههای اجتماعی به کلاهبرداریهای همان شخص اشاره کرده بودند. اما دوست ما به خود زحمت همین جستجوی ساده را هم نداده بود و عملاً به یک شخص تحت تعقیب اعتماد کرده بود.
پیش از امضای قرارداد، تمام آن را بفهمید
همیشه به یاد داشته باشید که قراردادها لزوماً به نفع شما تنظیم نمیشوند. برخی قراردادها میتوانند برایتان دردسرهای جدی ایجاد کنند یا چنان یکطرفه تنظیم شدهاند که در صورت بروز اختلاف، دستتان به جایی بند نخواهد بود. برای قراردادهای مهم، یا پیش از امضا نسخهای از آن را دریافت کنید و با یک مشاور یا وکیل به اشتراک بگذارید، یا اگر این امکان وجود ندارد، از ابتدا با فردی خبره در جلسه حاضر شوید تا قرارداد را در همانجا بررسی کند.
اگر بر مباحث حقوقی تسلط ندارید، بعید است بتوانید با یک مطالعه سطحی، تمام ریزهکاریها و نقاط ضعف یک قرارداد حرفهای را کشف کنید. گاهی تیمی از متخصصان ساعتها روی جزئیات یک قرارداد وقت گذاشتهاند؛ طبیعی است که شما بدون تخصص، نمیتوانید تمام مکانیزمهای پنهان آن را در چند دقیقه تشخیص دهید.
این نکته را هم به خاطر بسپارید: تجملات دفتر، لباسهای گرانقیمت میزبانان یا نوشیدنی خوشآمدگویی، به این معنا نیست که باید هر چه جلوی شما گذاشتند را بدون چون و چرا امضا کنید. هرگز تصور نکنید که پرسشهای شما درباره ابهامات قرارداد، نشانه بیتجربگی است. برعکس، طرف مقابل درمییابد که با شخصی آگاه و حرفهای روبهروست.
پس تأکید میکنم، بدون اطمینان چیزی را امضا نکنید. اگر برایتان دشوار است که حق مسلم خود برای بررسی دقیق قرارداد را پیگیری کنید، حتماً یک شخص باتجربه و پخته را همراه خود ببرید. غیرحرفهایگری، اعتماد بیجا و امضای چشمبسته است، نه دقت در تعهداتی که میپذیرید.
ضمانت کنید، اما از سر اعتماد یا در حد توان
ضمانت کردن در ذات خود عملی نیکوست؛ ممکن است فردی برای دریافت وام یا رهایی از مشکلی، به ضامن نیاز داشته باشد. با این حال، افراد بسیاری را دیدهام که تمام دارایی خود را از دست دادهاند، چون برای وام کسی ضامن شدهاند، برای آزادیاش وثیقه گذاشتهاند یا به عنوان کفیل در دادگاه حاضر شده و در نهایت، آن شخص به تعهد خود عمل نکرده است.
البته این مشکلات همیشه ناشی از فریب نیست و گاهی از یک اتفاق ناخواسته نشئت میگیرد. اما گاهی نیز شخص از همان ابتدا قصد عمل به تعهدات خود را ندارد و ضمانت شما، صرفاً راهی برای عبور او از یک چالش مقطعی است.
من نمیگویم از کسی ضمانت نکنید؛ اما این کار را تنها در صورتی انجام دهید که آن شخص را به خوبی میشناسید و به او اعتماد کامل دارید. یا اگر از سر خیرخواهی و بدون شناخت کافی این کار را میکنید، حداقل مبلغ ضمانت باید به اندازهای باشد که در صورت بروز مشکل، زندگی شما را فلج نکند. این که دوستی به شما زنگ بزند و بخواهد ضامن برادرِ دوستش شوید، گزینهای بسیار پرریسک است که باید با دقت و وسواس بیشتری درباره آن تصمیم بگیرید.
فریب پیامکهای جعلی را نخورید
این موضوع آنقدر رایج شده و هشدار داده شده است که شاید تکراری به نظر برسد، اما همچنان قربانی میگیرد. بدیهی است که نهادهایی مانند قوه قضاییه، نیروی انتظامی یا وزارتخانهها با شمارههای شخصی برای شما پیامک ارسال نمیکنند. اگر چنین پیامهایی دریافت کردید، هرگز روی لینکهای موجود در آنها کلیک نکنید و پیش از هر اقدامی، آن را به افراد مطلع یا حتی اعضای جوانتر خانواده که آگاهی بیشتری در این زمینهها دارند، نشان دهید.
وبسایتهای رسمی مانند سامانه ثنا یا سامانه مودیان مالیاتی، آدرسهای مشخص و معروفی دارند. میتوانید ابتدا نام سامانه را در گوگل جستجو کرده، آدرس صحیح را پیدا کنید و سپس آن را با لینک ارسالشده مقایسه نمایید.
همچنین، هرگاه کسی از طریق پیامرسانها از شما درخواست پول کرد، ابتدا با خود او تماس تلفنی بگیرید. ممکن است حساب کاربری یا تلفن او هک شده باشد. برای مثال، شاید از شماره پدرتان پیامی دریافت کنید که فوراً ده میلیون تومان به حسابی واریز کنید، در حالی که پیام را یک هکر ارسال کرده است. گاهی نیز این تقاضا دقیقاً زمانی مطرح میشود که شما از قبل قصد واریز پول برای شخصی را دارید. در این شرایط، دریافت پیامی از یک شماره جدید که «پول را به این حساب بزن»، بسیار باورپذیرتر به نظر میرسد و احتمال خطا را افزایش میدهد.
پیامکهایی با مضامینی نظیر «گنج پیدا کردهام و برای فروشش به کمک نیاز دارم»، «در حال مرگ هستم و میخواهم ثروتم را به یک نفر تصادفی ببخشم» یا «شما برنده تلفن رایگان از شرکت اپل شدهاید»، آنقدر تکراری و نخنما شدهاند که نیازی به تأکید بر جعلی بودن آنها نیست. هدف تمام این پیامها، گرفتن پول شما بدون هیچ بازگشتی است.
به کسی بهانه اخاذی ندهید
اخاذی به بهانه در اختیار داشتن فیلم، عکس یا اسرار شخصی، موضوعی است که بارها در فیلمها دیدهایم و متأسفانه در دنیای واقعی نیز وجود دارد.
برای مثال، شخصی در یک مهمانی نامتعارف شرکت کرده یا در حال مصرف مواد مخدر بوده و از او فیلم گرفتهاند. یا مطلبی را درباره نزدیکانش بیان کرده که نباید میگفته و صدایش را ضبط کردهاند. سپس از همین فیلمها و فایلهای صوتی برای تهدید و باجگیری استفاده میکنند.
خطاب من در این جا به طور خاص، دوستان جوانتر است. اولاً، کاری نکنید و چیزی نگویید که بعداً بهانهای برای اخاذی از شما شود. به هر کسی اعتماد نکنید، هر حرفی را نزنید و هر جایی نروید.
دوم، به یاد داشته باشید که ارتباطات شما در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، لزوماً خصوصی باقی نمیماند. حساب کاربری شما یا طرف مقابلتان ممکن است هک شود. پس این فضاها، محل مناسبی برای تبادل اسرار و اطلاعات خصوصی نیست.
سوم و مهمتر از همه، اگر به هر دلیلی کسی شما را تهدید به اخاذی میکند، بدانید که اغلب راهکارهای قانونی مؤثری برای محافظت از شما و مجازات آن شخص وجود دارد. در این مواقع، یا با بزرگترهای معتمد خود صحبت کنید، یا به نهادهای حمایتی مرتبط مراجعه نمایید، یا از مشاوران و وکلا کمک بخواهید.
تنها کاری که هرگز نباید انجام دهید، اعتماد دوباره به کسی است که یک بار از اعتماد شما سوءاستفاده کرده یا آنقدر بیاخلاق بوده که حریم شخصی شما را نقض کرده و حالا باج میخواهد. این افراد، برخلاف تمام قدرتنماییهایشان، در برابر قانون بسیار ضعیف و آسیبپذیرند. به یاد داشته باشید که در این مسیر تنها نیستید و میتوانید روی کمک من نیز حساب کنید.
بابت دوستی و رفاقت، مجرم نشوید
گاهی میبینیم شخصی به جرم حمل مواد مخدر یا مشروبات الکلی محکوم شده، در حالی که در تمام زندگی خود هرگز از این مواد استفاده نکرده است. این افراد اغلب این اقلام را برای «دوستان» یا آشنایان خود حمل میکردهاند. یا در نمونهای دیگر، فردی خانه خود را در اختیار دوستش قرار داده و او از آن مکان برای آدمربایی یا سایر فعالیتهای مجرمانه استفاده کرده است. در نهایت، صاحبخانه نیز به دلیل معاونت در جرم، با پیامدهای قانونی سنگینی روبهرو شده است.
ارتکاب جرم ناپسند است، اما بدتر از آن زمانی است که شما اساساً قصد انجام آن را ندارید، اما از سر رودربایستی، ناتوانی در «نه» گفتن یا تمایل به اثبات رفاقت، در جرمی همراهی میکنید و برای خودتان مساله میسازید.
تلختر آن که در موارد بسیاری دیدهام وقتی فردی به دلیل جرمی که برای همراهی با دیگری انجام داده دستگیر میشود، آن شخص هرگز خود را وارد ماجرا نمیکند. مثلاً شخصی را دیدهام که پس از دستگیری همراهش، ادعا کرده بود: «این مشروبات الکلی برای من نبود؛ اتفاقاً خودم هم به او تذکر دادم که حمل نکند»، در حالی که واقعیت دقیقاً برعکس بود.
باور شخصی من این است که اگر کسی به راستی دوست شما باشد و برایتان احترام قائل شود، هرگز شما را در موقعیتی قرار نمیدهد که شریک یا معاون جرم او شوید. کسی که از شما انتظار دارد بیجهت و صرفاً برای منافع او خودتان را به خطر بیندازید، کسی نیست که بعداً در دادگاه، برای کمک به شما تلاشی کند.
نکاتی که گفتیم، چهارچوبی منطقی برای پیشگیری از بسیاری از مشکلات حقوقی رایج هستند. با این حال، هر وضعیت حقوقی جزئیات منحصر به فرد خود را دارد. ممکن است شما در آستانه یک قرارداد مهم باشید، در مورد یک تعهد نگران باشید، یا در موقعیتی قرار گرفته باشید که نمیدانید آیا پیامدهای قانونی در انتظارتان است یا خیر. اگر در مورد وضعیت خاص خود ابهام یا سوالی دارید، میتوانیم در یک گفتگو آن را بررسی کنیم.
شما یادداشت شماره 1 از مجموعه چگونه پیشگیری کنید؟ را مطالعه کردهاید. یادداشتهای این مجموعه به ترتیب عبارتند از: